انگاره تعادل روان

انگاره تعادل روان

بسط نظری و پژوهشی «هیجان اندیشه» در گستره سلامت و روان منجر به پی ریزی «انگاره تعادل روان» شده است.

این انگاره در تعامل نظریه هیجان اندیشه با «نظریه تعاملی انتظار» و «ماهیّت تعاملی شخصیت» حاصل گردید. 

بررسی پژوهشی در نمونه ای مرکّب هزار و چهارصد مرد و زن هجده تا چهل و چهار ساله حاکی از آن بود که «تعادل روان» برایند تعاملی دو نظریه و ماهیّت تعاملی شخصیت است.

این انگاره به سه قلمرو گسترده شامل هشت مؤلّفه و مجموعاً بیست عامل اشاره دارد:

الف) خشنودی روانی

این قلمرو متمرکز بر بزرگترین مؤلّفه های رضایت از زندگی است.

ب) پایداری

قلمرو مزبور بر «حاکمیّت نظم در جایگاه یابی و رهیابی پشتیبانی شده برای پیشرفت» تأکید دارد.

ج) دادپویی

این حوزه به نیرومندی شخصیتی و «روان آرامی» ناشی از «پاکزیستی» اشاره می کند

خشنودی

«خشنودی» اشاره به «سرزندگی معنوی»، «شخصیت تحلیلی»، «استواری روانی» و «سرسختی» دارد.

سرزندگی معنوی

«سرزندگی معنوی» به معنای احساس آرامش روانی مبتنی بر معنویت در زندگی است که موجب استقلال می شود

آرامش زندگی

احساس آرامش روانی و سرزندگی که به فرد احساس ماندگاری می دهد و موجب رضایت از زندگی می شود

استقلال 

«استقلال» به معنای تمایل به انجام کارها به تنهایی و مستقلّ همراه با عقاید و نظرات قابل احترام و برخورداری از آزادی 

معنویّت

به معنای «ریشه دواندن معنویّت در زندگی همراه با پایبندی به ارزشهای دینی و رعایت ارزشهای معنوی»

پس «سرزندگی معنوی» به مفهوم گسترده یعنی «احساس آرامش روانی و سرزندگی مبتنی بر ریشه دواندن معنویّت در زندگی و پایبندی به ارزشهای دینی و معنوی که عقاید و نظرات قابل احترامی به فرد داده و استقلال و آزادی وی را در این چارچوب تأمین می نماید و به وی احساس ماندگاری می دهد و موجب رضایت از زندگی می شود».

شخصیت تحلیلی

«شخصیّت تحلیلی» دلالت بر «تحلیل ورزی» و «سنجیدگی» دارد که بطور تلویحی مستلزم «خردورزی» است.

تحلیل ورزی

«تحلیل ورزی» به معنای «طبقه‌بندی و عنواندهی مجموعه ای از پدیده ها بر اساس روشهای متنوّع دسته‌بندی و ارتباط دهی بین آنهاست.» 

سنجیدگی

«سنجیدگی» به معنای «سنجش همه جوانب هنگام تصمیمگیری و انجام بهترین راه بر اساس عقل و منطق و هوش و درک است».

در نتیجه «شخصیّت تحلیلی» را در این جا می توان به مفهوم گسترده این گونه تعریف کرد:

«سنجش همه جوانب هنگام تصمیمگیری و برای انجام بهترین راه با طبقه‌بندی و عنواندهی مجموعه ای از اطّلاعات بر اساس روشهای متنوّع دسته‌بندی و ارتباط دهی بین آنها با استفاده از عقل، منطق، هوش و درک».

استواری

«استواری روانی» دالّ بر«آینده پویی» و فقدان «روان آوارگی» است.

فقدان روان آوارگی

مراد از «روان آوارگی» در این جا آن است که فرد با دور افتادگی از معنویّت، راه خود را در زندگی نیافته و در زندگی اش احساس سردرگمی دارد. همچنین فرد همراهی را که در زندگی می خواسته است، ندارد و در هنگام بروز دشواریها احساس تنهایی می کند؛ در مجموع برای بقای خود، در نگرانی به سر می برد.

آینده پویی

«آینده پویی» به مفهوم «نگاه صِرف همیشگی به جلوی خود در زندگی و پرهیز از رکود بر اساس گرایش به تغییر نگاه به زندگی است».

لذا «استواری روانی» در این جا یعنی «رهیابی در زندگی آینده نگرانه مبتنی بر معنویّت با پرهیز از رکود، بدون احساس تنهایی و سردرگمی است که سبب ماندگاری در زندگی می شود».

سرسختی

«سرسختی» به معنای «تجربه کنجکاوانهبرای روشن شدن آموخته ها توأم با واکنشهای هیجانی» است.

کنجکاوی

به اين معناست كه کنجکاویهای فرد دردسرآفرین و خطرناک است؛ ولی دست بردار نیست و با بروز هر مسألهٔ پيچيده‌اي كنجكاوي‌اش بيشتر مي‌شود 

سرسختی شناختی

سرسختی شناختی در این جا به این معناست که «فرد وقتی با مسأله ای روبرو می شود، همهٔ وجودش را به خود مشغول می کند و تا چیزی را که می‌داند، تجربه نکند و برایش روشن نشود، دست بردار نیست و آرام نمی‌شود و رویارویی اش با آن مسأله و به فکر فرو رفتنش، همراه با لرزش شدید بدن است.

واکنش هیجانی

«واکنش هیجانی» به معنای «تأثّر انتخابها از احساس و دیگران و اثرگذاری هیجانها در تشخیص خوبی از بدی» است.

پایداری

«پایداری» به بیانی «انتظام در استقرار» به معنای «تمرکز بر شایستگی خود، انضباط و سختکوشی مبتنی بر یادگیری است که از سوی محیط پشتیبانی می شود».

الف) استقرار

«استقرار» به معنای «تمرکز بر شایستگی پشتیبانی شده» است. 

پشتیبانی

به معنای «برخورداری از وجود یک راهنما در مسیر زندگی و حمایت و همکاری اطرافیان در رویارویی با سختیهای زندگی همراه با تفریح و سرگرمیهای مورد علاقه» است.

شایستگی

به معنای «قرارگیری در جایگاه شایسته بر اساس هدفمندی و کارآمدی و بهره مندی از زندگی درست» است.

چالش ناپذیری

به معنای «پرهیز از مقایسه خود با دیگران، جاه طلبی، و رقابت جویی» است. 

لذا «استقرار» به معنای قرارگیری در جایگاه شایسته بر اساس برخورداری از کارآمدی شخصی و وجود یک راهنما در مسیر زندگی درست و هدفمندانه همراه با حمایت و همکاری اطرافیان درهنگام رویارویی با سختیهای زندگی و پرهیز از جاه طلبی، مقایسه خود با دیگران و رقابت جویی است.

ب) انتظام

انضباط 

به معنای «وقت شناسی، مرتّب بودن و کوشایی در نگهداری وسایل شخصی» است.

دانشکاری

دانشکاری» به مفهوم «یادگیری برای انجام دقیق کار و پشتکار و سختکوشی در انجام کارهای یادگرفته شده» است.

لذا «انتظام» به معنای وقت شناسی، انضباط، کوشایی در نگهداری وسایل شخصی، پشتکار در یادگیری برای انجام دقیق کار و سختکوشی در انجام کارهاست.

پس «پایداری» به معنای «قرارگیری در جایگاه شایسته بر اساس برخورداری از وجود یک راهنما در مسیر زندگی درست، هدفمند و کارآمد شامل وقت شناسی، انضباط، کوشایی در نگهداری وسایل شخصی، پشتکار در یادگیری برای انجام دقیق کار و سختکوشی در انجام کارهاست و با حمایت و همکاری اطرافیان در رویارویی با سختیهای زندگی همراهی دارد؛ به گونه ای که از جاه طلبی، مقایسه خود با دیگران و رقابت جویی پرهیز شود.

دادپویی

«دادپویی» دربرگیرنده به معنای «نیروی روانی»، «خود پویشی» و «خویشتنداری» مبتنی بر «پاکزیستی» است که سبب رفع بیتابی روانی شود.

پویش

«پویش» اشاره به «نیروی روانی» و «خود پویشی» مبتنی بر «پاکزیستی» دارد.

پاکزیستی

مراد از پاکزیستی، «اعتقاد به خدا و اهمیت دهی بازگشت به سرشت الهی و اصالت، با پیگیری زندگی پاک و سالم و بدون ریا با همه وجود، بر پایه استقرار در مسیر نیل به ارزشهای معنوی و پایبندی به اخلاق و قراردهی انسانیت، درستی، راستگویی و صداقت در سرلوحهٔ زندگی و محوریت وفاداری و تعهّد در زندگی و نیز رعایت حقوق دیگران و انصاف» است.

نیروی روانی

نیروی روانی در این جا بدین معناست: «احساس نیرومندی شدید در کارهای مورد علاقه همراه با فراگیری اندیشه‌های هیجان انگیز در زندگی که فرد را به سوی انجام برای کار بزرگِ نو و جذّاب سوق می دهد».

خودپویشی

«خودپویشی» در این جا یعنی «باور به پویایی به طوری که فرد به تلاش برای کارهای بدون نقص می پردازد. چنین وضعیتی برای وی نفوذ در دیگران را ثمر می دهد و خود نیز خوشحال از اثرگذاری در دیگران و خشنود از احساس پرورش دیگری است.

اعتدال

«اعتدال در زندگی» به معنای «خویشتنداری» است که سبب رفع «بیتابی روانی» شود.

خویشتنداری

مقصود از خویشتنداری «مدیریت آینده نگرانه ای است که با چیرگی هیجانی به رفتارهای متعادل» می انجامد.

عدم بیتابی

«بیتابی روانی» در این جا به معنای «احساس دلشورگي، دلنگراني و دلمشغولی دائمي فرد همراه با شکّ و تردید در حلّ مسائل كه نسبت به حلّ آنها دچار بیمناکي و نگراني شده و احساس فرسودگی تدریجی و احساس دايمي خستگی و ناتوانی وي را فرا گرفته است». 

پس «اعتدال در زندگی» به معنای گسترده دربرگیرنده «مدیریت آینده نگرانه ای است که در هنگام رویارویی با مسأله، خطّ سیر اندیشه و احساسات و هیجانهای ناشی از آن نظیر بیقراری، دلمشغولی، شکّ و تردید، احساس دائمی دلشورگی، دلنگرانی، بيمناكی، خستگی، ناتوانی و فرسودگی را تحت چیرگی قرار می دهد».



انگیزش در آموزش و پرورش (قسمت اول)