مدت زمان مطالعه این مقاله ۱۴ دقیقه
فایل PDF مقاله در انتهای صفحه
بیتابی روانی
نخست : بیقراری
به معنای:
۱)دلمشغولی پایدار شامل: دلمشغولی و احساس دلشورگی ، دلنگرانی ،خستگی و ناتوانی مستمرّ و مداوم ناشی از مسائلی که فکر را مشغول کرده است و گاهی با سرگشتگی و احساس از دست دادن یقین همراه است به گونه ای که پس از یک فعّالیت ذهنی ، احساس گرسنگی عجیبی نیز بروز میکند.
۲)بیقراری فرسایشی دربرگیرندهٔ بیقراریها و بیتابیهای ذهنی که امان فرد را می برّد و به او احساس فرسودگی تدریجی میدهد بویژه وقتی مسأله حل نمیشود، دچار ناامیدی میشود.
۳)لرزش بدن و کم کاری به معنای به فکر فروروی همراه با لرزش بدن ، کم کاری و عدم فعّالیت است.
دوّم: گرفتاری درونی
به معنای:
۱) گفت و گوی ذهنی شدید مشغول کننده (گفت و گوی ذهنی و مسائل مشغول کنندهٔ فکر آن چنان شدیداست که فرد را دچار بیتابی مداوم ، احساس دلشورگی و دلنگرانی مستمرّ و احساس تنهایی میکند و خواب را از فرد میگیرد)
۲) نگرانی نسبت به حل مسائل (بیقراریها و بیتابیهای ذهنی که امان فرد را می برّد و فرد نسبت به حل مسائل خود بیمناک و نگران میشود،به ویژه اگر آن مسائل جدّی باشند، حتّی ضربان و تپش قلب را افزایش میدهند.)
۳) گرفتاری ذهنی مستمرّ (گرفتاری ذهنی مستمرّ در ارتباط با مسائل، لرزش شدید بدن در هنگام رویارویی با یک مسئله و وقتی مسئله حل نمیشود ، فرد دچار سردردمیگردد.)
سوّم : تظاهرات اندیشه
به معنای:
۱) احساس تشنگی و گرسنگی (احساس تشنگی و گرسنگی شدید پس از یک فعّالیت ذهنی و به فکر فرو روی همراه با احساس فرسودگی تدریجی و در حسرت کسانی به سر بردن که همیشه در حال یقین زندگی میکنند.)
۲) سردرد ،افزایش تپش قلب و احساس خشکی دهان (افزایش ضربان و تپش قلب و احساس خشکی در دهان ناشی از شدّت اندیشه ها و جدّی بودن مسائل و دچار شدن به سردرد وقتی مسئله حل نمیشود)
چهارم : بیمناکی
به معنای:
۱) فراموشی و ضعف حافظه (بیمناکی و نگرانی نسبت به حل مسائل خود، فراموشی و ضعف حافظه کلافه کننده افزایش ضربان و تپش قلب ناشی از جدی بودن مسائل و سرانجام احساس تنهایی برآمده از مسائل فکری شدید)
۲)تردید و سرگشتگی (گرفتاری شکّ و تردید در حل مسائل و سرگشتگی آن چنانی که فرد احساس میکند یقینش را کاملا از دست داده است.)
۳)احساس خستگی (احساس خستگی و ناتوانی مستمرّ و فرسودگی تدریجی و ناامیدی ازخود وقتی مسأله حل نمیشود و فرد در حسرت کسانی به سر میبرد که همیشه در حال یقین زندگی میکنند)
پنجم :گردش اندیشه
به معنای:
۱)اندیشه گردی (گردش اندیشه به هرطرفی هنگام روبروشدن با مسأله و احساس گرسنگی عجیب پس از یک فعّالیت ذهنی )
۲)لرزش بدن (لرزش شدید بدن در هنگام رویارویی با یک مسأله و به فکر فرورفتن )
ششم :احساس تنهایی
به معنای:
۱)دلشورگی و دلنگرانی (بیمناکی و نگرانی نسبت به حل مسائل خود، احساس دلشورگی و دلنگرانی دایمی ، گردش اندیشه به هرطرف هنگام روبرو شدن با مسأله، و سرانجام احساس تنهایی ناشی از مسائل فکری شدید)
۲)احساس تحت فشار بودن برای فعّالیت (احساس تحت فشار بودن دائمی برای انجام فعّالیت و جنب و جوش و لرزش بدن شدید در هنگام رویارویی با یک مسأله)
لذا به اختصار از دو مولفه بزرگ هیجان اندیشه این تعاریف را می توان ارایه داد:
پویایی به معنای احساس نیرومندی شدید همراه با شیفتگی و پیگیری در تجربهٔ كنجكاوانه و فعّال برای یك اندیشهٔ بزرگ، تازه و هیجان انگیز است. این احساس نیرومندی با حالات روان تنی چون بدن لرزی و تشنگی و گرسنگی همراه است.
«پویایی» به مفهوم وسیع بدین معناست كه كنجكاوی فرد با هر مسألهٔ مبهمی در قلمرو فعّالیتهای مورد علاقهاش تحریك میشود و وی با همهٔ وجود و مشغولیّت سرسختانه به آن مسأله، با احساس نیرومندی شدید بدون درماندگی و بدون احساس گذشت زمان در هنگام اشتغال به حل مسأله هر قدر بزرگ، در پی آن است كه از آن، سر در آورد و حقیقت را كشف كند و امور را روشن نماید؛
بدین ترتیب، فکر همیشگی لزوم انجام یک کار بزرگ، بویژه نو و تازه، و اندیشهٔ كنجكاوانهٔ هیجانانگیز و دردسرآفرین همهٔ زندگیش را فرا میگیرد؛ وی با لذّت و سرسختی، این كنجكاویهای هیجانانگیز، ماجراجویانهٔ ولو خطرناك را از طریق تجربهٔ دانستههایش دنبال میكند و برای این تجربه، ناآرامی نشان میدهد ولو بر این كه آن مسأله تجربه كردنی نباشد. این حالات همراه با شوخ طبعی مشهود، تحرك و واکنش هیجانی راحت، لذّت از فعّالیتهای بدنی، بدن لرزی و تشنگی و گرسنگی است.
بیتابی به فرسودگی روانی تدریجی ناشی از «گردش اندیشه» اشاره دارد كه همراه با نارساییهای روان تنی است.
«بیتابی» در معنای گسترده یعنی: شدّت اندیشه گردی، فعّالیّت و گفتوگوی ذهنی در ارتباط با مسائل فکری، فرد را دچار گرفتاری درونی، دلمشغولی و بیقراری مستمرّ و دائمی میكند كه همراه با سرگشتگی و احساس از دست دادن كامل یقین است؛
شکّ و تردید در حلّ مسائل فرد را گرفتار میكند و او در حسرت کسانی به سر میبرد كه همیشه در حال یقین زندگی میکنند؛ نسبت به حلّ مسائل خود دچار بیمناکی و نگرانی میشود؛ فراموشی و ضعف حافظه، کلافهاش میكند؛ به ویژه وقتی مسأله جدّی است ولی حلّ نمیشود، ناامیدی از خود، احساس فرسودگی تدریجی، احساس دایمی خستگی و ناتوانی و احساس تنهایی وی را فرا گرفته و در قالب کمکاری و عدم فعّالیت بروز مییابد و خواب را از او میگیرد و او با دلشورگی و دلنگرانی دائماً احساس میكند كه برای انجام فعّالیت تحت فشار است و در پی آن، احساس خشکی دهان، افزایش ضربان و تپش قلب و سردرد بروز مییابد.
بیتابی
یکی از پدیدههای اساسی منبعث از روانشناسی تعاملی، پدیدهٔ تعاملی «بیتابی» است.
با ظهور این پدیده، باب تازه و گستردهای در حیطههای گوناگون روانشناسی محض (نظری) و کاربردی گشوده شده است.
بیتابی اشاره به «بیمناكی»، «گرفتاری درونی» و «بیقراری» ناشی از «گردش اندیشه» دارد كه همراه با «تظاهرهای بدنی» است و فرد احساس می كند برای فعّالیّت، «تحت فشار» قرار دارد.
بیمناکی
بیمناکی به معنای وجود شکّ و تردید در حلّ مسائل است که فرد را گرفتار میكند و وی نسبت به حلّ مسائل خود دچار بیمناکی و نگرانی میشود؛ فراموشی و ضعف حافظه، کلافهاش میكند و او در حسرت کسانی به سر میبرد که همیشه در حال یقین زندگی میکنند.
بنابراین بیمناكی دربرگیرندهٔ سه ویژگی است:
۱) فراموشی و ضعف حافظه (بیمناکی و نگرانی نسبت به حلّ مسائل خود، همراه با كلافه كنندگیِ فراموشی و ضعف حافظه)
۲) شكّ و تردید (گرفتاریِ شکّ و تردید در حلّ مسائل)
۳) حسرت یقین (فرد در حسرت کسانی به سر میبرد که همیشه در حال یقین زندگی میکنند)
گرفتاری درونی
گرفتاری درونی به معنای گفت و گوی ذهنی شدید در ارتباط با مسائل فکری مشغول كننده كه فرد را دچار گرفتاری ذهنی مستمرّ، بیتابی دائمی و احساس تنهایی میكند و خواب را از او میگیرد. لذا گرفتاری درونی دربرگیرنده دو خصیصه است:
۱) گفتوگوی ذهنی شدید مشغول کننده (گفت و گوی ذهنی و مسائل مشغول کنندهٔ فکری آن چنان شدیداست که فرد را دچار بیتابی مداوم و احساس تنهایی میکند و خواب را از او میگیرد)
۲) گرفتاری ذهنی مستمرّ (گرفتاری ذهنی مستمرّ در ارتباط با مسائل)
بیقراری
بیقراری به معنای دلمشغولی و بیقراری ذهنی مستمرّ همراه با سرگشتگی و احساس از دست دادن یقین به طور كامل است؛ به ویژه وقتی مسأله حلّ نمیشود، فرد دچار ناامیدی از خود میگردد و در پی آن، احساس فرسودگی تدریجی و حتّی احساس دائمی خستگی و ناتوانی وی را فرا میگیرد و در قالب کم کاری و عدم فعّالیّت بروز مییابد.
پس بیقراری به سه ویژگی اشاره دارد:
۱) احساس ناتوانی (دلمشغولی و بیقراری ذهنی مستمرّی كه همراه با سرگشتگی و احساس از دست دادن یقین به طور كامل است و فرد را دچار احساس دائمی خستگی و ناتوانی میكند)
۲) ناامیدی فرسایشی (ناامیدی و احساس فرسودگی تدریجی بویژه وقتی مسأله حلّ نمیشود)
۳) کم کاری مستمر (کم کاری و عدم فعّالیّت مستمرّ)
«گردش اندیشه»
گردش اندیشه به معنای اندیشه گردی همراه با لرزش بدن است. پس گردش اندیشه اشاره به این دو خصیصه دارد:
۱) اندیشه گردی (هنگام روبروشدن با مسأله، اندیشه فرد به هر طرفی میگردد)
۲) لرزش بدن (در هنگام رویارویی با یک مسأله و به فکر فرورفتن، لرزش شدیدی بدن را فرا میگیرد)
«تظاهرهای اندیشه»
تظاهرهای اندیشه به معنای احساس خشکی دهان، تشنگی شدید و گرسنگی عجیب ناشی از شدّت اندیشه و فعّالیّت ذهنی و هنگامی كه مسأله جدّی میشود ضربان و تپش قلب افزایش مییابد و وقتی مسأله حلّ نمیشود، فرد دچار سردرد میگردد. پس تظاهرهای اندیشه شامل دو جنبه میشود:
۱) احساس تشنگی و گرسنگی (احساس تشنگی و گرسنگی شدید پس از یک فعّالیّت ذهنی و به فکر فرو رفتن)
۲) احساس خشکی دهان، سردرد و افزایش تپش قلب (افزایش ضربان و تپش قلب و احساس خشکی در دهان ناشی از شدّت اندیشهها و جدّی بودن مسائل و دچار شدن به سردرد وقتی مسأله حلّ نمیشود)
«احساس تحت فشار بودن»
«احساس تحت فشار بودن» به معنای احساس تحت فشار بودن دائمی همراه با دلشورگی و دلنگرانی برای انجام فعّالیت. از این رو احساس تحت فشاری دو جنبه را دربر میگیرد:
۱) احساس دلشورگی و دلنگرانی دائمی
۲) احساس تحت فشار بودن دائمی برای انجام فعّالیّت
بنابراین بیتابی در مفهوم وسیعتر یعنی شدّت اندیشه گردی، فعّالیّت و گفتوگوی ذهنی در ارتباط با مسائل فکری، فرد را دچار گرفتاری درونی، دلمشغولی و بیقراری مستمرّ و دائمی میكند كه همراه با سرگشتگی و احساس از دست دادن كامل یقین است؛ شکّ و تردید در حلّ مسائل فرد را گرفتار میكند و او در حسرت کسانی به سر میبرد كه همیشه در حال یقین زندگی میکنند؛ نسبت به حلّ مسائل خود دچار بیمناکی و نگرانی میشود؛ فراموشی و ضعف حافظه، کلافهاش میكند؛ به ویژه وقتی مسأله جدّی است ولی حلّ نمیشود، ناامیدی از خود، احساس فرسودگی تدریجی، احساس دائمی خستگی و ناتوانی و احساس تنهایی وی را فرا گرفته و در قالب کمکاری و عدم فعّالیت بروز مییابد و خواب را از او میگیرد و او با دلشورگی و دلنگرانی دائماً احساس میكند كه برای انجام فعّالیت تحت فشار است و در پی آن، احساس خشکی دهان، تشنگی شدید، گرسنگی عجیب، لرزش بدن، افزایش ضربان و تپش قلب و سردرد بروز مییابد.
فایل PDF مقاله