هیجان

هشت هیجان اصلی (شادی، پذیرش، ترس، تعجب، غمگینی، نفرت، خشم و انتطار) وجود دارد که از ترکیب دوتایی آنها هیجانهایی مانند: سلطه‌پذیری، حیرت، نومیدی، پشیمانی، خوارشماری، پرخاشگری و خوش‌بینی حاصل می‌شود.


هیجان

تعریف هیجان: هر حالت روانشناختی مبتنی بر جنبه عاطفی توام با تغییرات درونی که به بازگشت مجدد تعادل میان ارگانیسم و محیط یاری می‌رساند و با ابراز و تجلی حرکتی همراهی دارد.

هیجان دارای سه بعد کمی، مطبوع-نامطبوع و جذب-دفع است که می‌توان آن را با یک مخروط نشان داد. (اشلوزبرگ)

هشت هیجان اصلی (شادی، پذیرش، ترس، تعجب، غمگینی، نفرت، خشم و انتطار) وجود دارد که از ترکیب دوتایی آنها هیجانهایی مانند: سلطه‌پذیری، حیرت، نومیدی، پشیمانی، خوارشماری، پرخاشگری و خوش‌بینی حاصل می‌شود.

بر اساس نظریه انگیزشی «لپر» مرز بین انگیزه و هیجان غالبا باریک است. همه رفتارهای مداوم و هدفگرا، رنگ هیجانی دارند و این رنگ هیجانی‌ست که انگیزش را برای رفتار آماده می‌کند. هیجانها مانند انگیزه‌ها سبب تحریک‌شدگی، تحريك‌پذيری، تداوم و مهار فعاليتها می‌شوند.

بر پايه شكل گيری هيجان، چهار روی آورد اساسی آمده است.

۱-روی آورد رفتاری و بدنی :

که تاکید بر پدیدآیی هیجان بر مبنای دگرگونیهای بدنی و واکنشهای رفتاری ست. که نظریه‌های «جیمز-لانگه» «لیندزلی» و «سولومون» دراين روی‌آورد جای دارد.

٢-روی‌آورد ارزشيابی :

در اين روی‌آورد، هیجان از طریق ادراک، ارزشیابی و تفسیر با تغییر موقعیت و پسخوراند، شکل می‌گیرد.

۳-روی‌آورد تحولی :

مهمترین دیدگاه در این روی‌آورد، نظریه تحولی «والن» است. که با مرحله «تحریک‌پذیری حرکتی» آغاز می‌کند.

هشیاری با هیجان آغاز می‌شود هیجان به عنوان مرحله‌ای از تحول، شروع زندگی روانی را ممکن می‌سازد.

هیجان ممکن است در اثر واکنشهای رفتاری آشکار به رویدادها با دگرگونیهای بدنی بوجود آید یا آنکه از طریق ادراک، ارزشیابی و تفسیر یا تعبیر موقعیت و پسخوراند شکل گیرد. هیجان به مثابه یک فرایند روانی در گذر سنی تحول می‌یابد با برانگیختگی حرکتی آغاز شده و باجلوه حرکت به اکتشاف فضا می‌انجامد. کودک از راه واکنشهای هیجانی نسبت به موقعیتهای مختلف هشیار می‌گردد و سرانجام در نوجوانی هشیاری نسبت به خود بدست می‌آورد.




هوش
به تعبیر ساده هوش از چشم انداز تعاملی چنین تعریف می‌شود: «توانایی در یاد‌گیری مفاهیم، تجربهٔ دانسته‌ها و طبقه‌بندی آنها».